Web Analytics Made Easy - Statcounter

سیدعلم الهدی، امام جمعه مشهد سخنرانی درباره حجاب داشته است.

بخش‌های مهم اظهارات او را در ادامه می‌خوانید:

مسئله کشف حجاب، یک توطئه خاص انگلیسی بود که اختصاص به کشور ما و دوران حکومت جائرانه مزدور ناپاکشان رضاخان نداشت.
برخی این‌طور ادعا می‌کنند قیام گوهرشاد از ابتدا به خاطر حجاب نبود. این ادعا نادرست است، زیرا مرحوم نواب احتشام وقتی علامه بهلول را به مسجد گوهرشاد رساند، دست انداخت، کلاه پهلوی خود را از سر برداشت و بر زمین انداخت تا نشان دهد مقابله مردم نه‌فقط با مسئله کلاه پهلوی بلکه قیام در برابر اصل کشف حجاب اجباری است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پس از این هم علامه بهلول با بیان مهیج و مؤثر خود در این ایوان منبر رفت، خطبه‌ای خواند تا مردم نه‌فقط برای آزادکردن مرحوم قمی بلکه برای مقابله با جریان کشف حجاب رضاخان قیام کنند.
دستگاه انگلیس به دنبال اجرای توطئه کشف حجاب اجباری بود تا این ناهنجاری در جامعه ما هم عادی‌سازی شود، اما در مقابل با شهادت مظلومانه کسانی که یا در حرم امام هشتم (ع) به شهادت رسیدند و یا توسط عمال انگلیس زنده‌به‌گور شدند، شرایطی ایجاد شد جریان سازمان‌دهی شده کشف حجاب به‌عنوان یک ناهنجاری در جامعه مطرح شود.
برخی زنان برای ماه‌ها و سال‌ها از خانه بیرون نمی‌آمدند که مبادا به دست پاسبان رضاخانی به آنان تعرض شود و حجاب از سر و صورتشان برداشته شود. به همین دلیل است که بحث امروز ما نه درباره حجاب بلکه درخصوص بی‌حجابی است تا به‌عنوان مسئله امروز عرصه فرهنگ در کشور ما مورد تبیین قرار بگیرد.
حجاب یک جریان فرهنگی و اعتقادی است و هر خانمی که عقاید پاک و کامل داشته باشد، بدیهی است که خود را در برابر مردم نامحرم حفظ و حجابش را رعایت می‌کند.
بی‌حجابی در شرایط فعلی ابزار دشمن، توطئه استکبار و راهبردی برای کشیدن سفره دین از زیر پای جوان ماست.
حجاب، دو خاصیت مهم و کاربردی دارد. اولاً حجاب است که می‌تواند حریم خانواده را حفظ کند و دوماً به برکت فرهنگ حجاب و عفاف است که جلوی آلودگی نسل جوان به فساد اخلاقی گرفته می‌شود. در حالت کلی، راه بی‌دین کردن و لائیک‌سازی نسل جوان، ترویج بی‌حجابی است و دشمن بی‌حجابی را ابزار خود قرار داده که در برابر آن، مقابله‌ای فراگیر هم از طرف مردم و هم از طرف دستگاه‌های اجرایی ضرورت پیدا می‌کند.
در اثر بی‌حجابی، کانون خانواده آلوده می‌شود، اساس فضیلت و هویت ارزشی خانواده به خطر می‌افتد و راه مراودات غیراخلاقی پیش پای جوان و نسل آینده‌ساز این کشور باز خواهد بود. اینجاست که باید با روشنگری و تحلیل‌های فرهنگی، برای نسل جوان تحصیل‌کرده و دختران روشن‌اندیش ایرانی تبیین کرد چرا حجاب افضل ارزش‌های اعتقادی است، اما به‌موازات این، با بی‌حجابی هم باید مقابله شود، زیرا حجاب، یک ارزش است که فداییان، شهدا و قربانیان مخلص فراوانی داشته و در طول تاریخ، مجاهدان بسیاری برای احیای این فضیلت به میدان آمده و به خاک و خون غلتیده‌اند.



بیشتر بخوانید:

علم الهدی: مصادیق امروزی شرک، آمریکا و اذناب ناپاک او همچون اروپایی‌ها هستند؛ عداوت امروز ما با این‌هاست علم‌الهدی: جریان کشف حجاب، جنگ با پیامبر (ص) و دشمنی با حضرت است علم‌الهدی: از القائات اساتید نااهل و لائیک پیشگیری انجام نشود، یک جریان قوی شیطانی بر ضد نظام به وجود خواهد آمد

۲۱۶۲۲۰

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1789022

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: سید احمد علم الهدی بدحجابی کشف حجاب علم الهدی کشف حجاب بی حجابی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۱۴۹۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آقای علم الهدی! برای دفاع از حجاب از زن باده نوشی مثل منیژه دفاع می‌کنید؟

هومان دوراندیش طی یادداشتی در عصرایران نوشت: در سخنان علم‌الهدی، نکتۀ فرعی نادرستی هم وجود دارد و آن اینکه وی منیژه را "یک زن فرهیخته و ایرانی" توصیف کرده؛ در حالی که منیژه تورانی بوده است. او دختر دشمن بزرگ ایران، یعنی دختر افراسیاب – پادشاه توران – بود!

در خبر‌ها آمده بود که احمد علم‌الهدی، امام جمعۀ مشهد، گفته است: «حجاب متعلق به فرهنگ ایران است. حتی آن زمان که هنوز اسلام وارد ایران نشده بود، حجاب فرهنگ ایرانیان بود؛ بخصوص در تاریخ ایران باستان؛ و انعکاس این فرهنگ را می‌توان در شاهنامۀ حکیم ابوالقاسم فردوسی دید؛ آن زمان که از قول منیژه به عنوان نماد یک زن فرهیخته و ایرانی نقل می‌کند: منیژه منم، دخت افراسیاب / برهنه ندیده تنم آفتاب».

اینکه جناب علم‌الهدی برای دفاع از حجاب ترجیح داده به سراغ شاهنامه برود و از منیژه مدد بگیرد، خود تایید ناخواسته‌ای است بر آنچه به عنوان دین‌گریزی در جامعۀ ایران مطرح و البته از تریبون‌های رسمی انکار شده است.

محافظه‌کاران در ایران، به ویژه اگر اهل سیاست باشند، غالبا منکر داعیه دین‌گریزی در جامعۀ ایران‌اند؛ ولی چگونه هم آن ادعا را نادرست می‌دانند و هم آقای علم‌الهدی برای دفاع از حجاب دست به دامن منیژه‌ای شده که اگرچه آفتاب تنِ برهنه‌اش را ندیده بود، ولی شراب‌خواری و عیش و عشرت هم از دیگر ویژگی‌های او بوده است؟

در داستان بیژن و منیژه در شاهنامه، منیژه به بیژن دل می‌بندد و او را به خیمه‌اش دعوت می‌کند. چند شبانه‌روز با او مشغول خوردن و باده نوشیدن می‌شود، در حالی که نوازندگان با بربط و چنگ برایشان می‌نواختند.

ببینیم فردوسی چه توصیفی از خلوت بیژن با "منیژه" داشته:

نهادند خوان و خورش، گونه‌گون

همی ساختند از گمانی فزون

نشستنگه رود و می‌ساختند

ز بیگانه خیمه بپرداختند

پرستندگان ایستاده به پای

ابا بربط و چنگ و رامش سرای

میِ سالخورده به جام بلور

برآورده با بیژن گیو زور

سه روز و سه شب شاد بوده به هم

گرفته بر او خواب مستی ستم

در ابتدا هم که بیژن وارد خیمۀ منیژه می‌شود، فردوسی می‌گوید:

به پرده درآمد چو سرو بلند

میانش به زرین کمر کرده بند

منیژه بیامد گرفتش به بر

گشاد از میانش کیانی کمر

به هر حال پوشش منیژه هر چه بوده باشد، رفتار و کردار او قطعا باب طبع و مطابق عقاید جناب علم‌الهدی نبوده. پس چرا ایشان از منیژه مدد جسته برای دفاع از عقایدش؟ آیا این گونه تعبیر نخواهد شد که پدیده‌ای به نام دین‌گریزی را پذیرفته‌اند که به باور منتقدان افرادی نظیر آقای علم‌الهدی در شکل‌گیری آن پدیده نقش موثری داشته‌اند از منیژه و نه شخصیت‌های دینی نام برده است؟

مثلا در همین داستان بیژن و منیژه، نوازندگان برای دو دلداده می‌نواختند تا خلوت و معاشرت‌شان خوشایندتر شود و این اقبال به موسیقی هم دقیقا بخشی از همان "فرهنگ ایرانیان" بوده که آقای علم‌الهدی به آن تمسک جسته‌اند. ولی الآن که اختیار خراسان و شهر مشهد در ید باکفایت جناب علم‌الهدی قرار گرفته، برگزاری یک کنسرت در مشهد هم ممنوع است.

این نفی موسیقی هم آیا برآمده از "فرهنگ ایرانیان" است؟ و آیا همین سخت‌گیری‌ها موجب دین‌گریزی جوانان [‌یا دست کم لایه‌های قابل توجهی از آنان]نشده؟ قطعا اگر این سخت‌گیری‌ها نبود، امروز امام جمعۀ مشهد ناچار نبود برای دفاع از حجاب، به مشی منیژه‌ای متوسل شود که پس از آن سه روز شادخواری‌اش با بیژن، در جام شراب بیژن داروی هوش‌بر ریخت و او را با کمک ملازمانش پنهانی به کاخ پدرش برد و باقی قصه را هم از زبان فردوسی بشنوید:

نهفته به کاخ اندر آمد به شب

به بیگانگان هیچ نگشاد لب

چو بیدار شد و بیژن و هوش یافت

نگار سمن‌بر در آغوش یافت

در سخنان آقای علم‌الهدی، نکتۀ فرعی نادرستی هم وجود دارد و آن اینکه وی منیژه را "یک زن فرهیخته و ایرانی" توصیف کرده؛ در حالی که منیژه تورانی بوده است. او دختر دشمن بزرگ ایران، یعنی دختر افراسیاب – پادشاه توران – بود!

البته این نکته اهمیت چندانی ندارد و حق با آقای علم‌الهدی است. یعنی رفتار و سلوک منیژه تفاوت چندانی با رفتار زنان ایرانی نداشته. چون ایرانیان و تورانیان در مجموع تا حد زیادی در اتمسفر فرهنگی مشابهی می‌زیستند. ولی همین که امام جمعۀ مشهد واقف نیست منیژه ایرانی نبوده، نشان‌دهندۀ آشنایی کم او با "تاریخ ایران باستان" است و گمان گرده یک بیت کافی است.

نکتۀ مهم‌تر، اما این است که تفاخر منیژه به اینکه آفتاب هم تنش را ندیده، ریشۀ اشرافی هم دارد. در مکه و مدینه نیز اشراف دقیقا به علت وضع مالی بهتری که داشتند، لباس بیشتری بر تن داشتند.

اکثریت مردم حجاز فقیر بودند و لباس چندانی نداشتند. یعنی نه لباس‌های گوناگون داشتند، نه همان تک لباسی که داشتند، همۀ جای بدن‌شان را می‌پوشاند و در نتیجه آفتاب تن آن‌ها را می‌دید و می‌سوزاند.

اینکه نقل شده است پیامبر گرامی اسلام لباس‌های با آستین بسیار بلند را نمی‌پسندید و اگر لباسی می‌خرید و آستین‌اش بیش از اندازه بود، مقدار اضافی را می‌برید، دلیلش این بوده که چنین جامه‌هایی را اشراف از سر تفاخر می‌پوشیدند و بسیاری از مردم پول کافی برای تهیۀ چنین لباس‌هایی نداشتند.

احتمالا در ایران هم اقشار فقیر تا حدی گرفتار چنین مشکلی بودند. به هر حال اینکه منیژه می‌گوید آفتاب هم تن مرا ندیده، احتمالا حاوی اشاره‌ای است به خاستگاه طبقاتی برتر او؛ خاستگاهی که اکثر زنان فاقدش بودند.

به عنوان جمع‌بندی باید گفت در این یادداشت به سه نکته اشاره کردیم. یکم اینکه: وقتی برای دفاع از حجاب، پای زن باده‌نوشی مثل منیژه به میان می‌آید، یعنی جناب علم‌الهدی هم واقف‌اند که برای دفاع از حجاب باید به سراغ شخصیت‌هایی تازه و غیراسلامی رفت و همین نشانۀ تحولی اساسی در جامعۀ ایران است که انکار می‌شود.

دوم اینکه: حتی اگر بپذیریم اسلام دقیقا همان چیزی است که آقای علم‌الهدی و همفکران محافظه‌کار ایشان می‌گویند، سخت‌گیری برای اینکه سبک زندگی مردم و حتی مشی آن‌ها در عرصۀ عمومی "کاملا اسلامی" شود، علت اساسی دین‌گریزی در جامعۀ ایران بوده است. با مردم نباید سخت گرفت وگرنه دین‌گریزی به دین‌ستیزی هم منتهی خواهد شد.

سوم اینکه: اگر چیز‌هایی به نام "تاریخ ایران باستان" و "فرهنگ ایرانیان" وجود دارد، این امور قطعا تاثیر پایدار و ماندگار خودشان را بر زندگی و مشی و منش ایرانیان گذاشته‌اند. جامعه، مومی در دستان صاحبان قدرت نیست تا آن را به هر شکل که خواستند، درآورند. قناعت را فقط به مردم نباید توصیه کرد. حاکمان هم در تلاش برای ایجاد "جامعۀ مطلوب" خودشان باید اهل قناعت باشند.

دیگر خبرها

  • لزوم بازتعریف نقش دولت در همگرایی نخبگان
  • جریمه بار اول و دوم بی‌حجابی را مشخص کردند | زمان‌بندی پرداخت چگونه است؟ | فیلم
  • اعلام جزئیات جدید از لایحه حجاب و عفاف | اصرار بر بی‌حجابی برخورد قضایی دارد
  • اصرار بر بی‌حجابی برخورد قضایی دارد؟
  • آقای علم الهدی! برای دفاع از حجاب از زن باده نوشی مثل منیژه دفاع می‌کنید؟
  • آقای علم‌الهدی! چرا منیژه؟
  • کشف حجاب حرام شرعی و سیاسی است
  • دفاع علم الهدی از برخورد با بی حجابی با استناد به شاهنامه
  • دفاع علم‌الهدی از برخورد با بی حجابی با استناد به شاهنامه
  • تاکید امام جمعه خمینی شهر بر حمایت مردم از طرح نور